سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

شاعر : مجتبی خرسندی
نوع شعر : مدح
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : ترکیب بند

آیات محـکـمات خـدا مدح حـیدر است            ذکـر لـب پـیـمـبـر ما مـدح حیدر است

هر روز ما به مدح علی می‌شود شروع            هوهوی صبح باد صبا مدح حیدر است


بـايد که يک قـصـيـدۀ بی‌انـتـهـا سرود            وقـتی تـمـام قـافـيه‌ها مدح حـيدر است

ذکـر رکـوع ‌و سـجـدۀ ما؛ یا عـلی مدد            ذکر قنوت؛ جای دعا؛ مدح حیدر است

وقتی که در بهشت کسی می‌زند به در            در گوش‌ها به جای صدا مدح حیدر است

در مدح هيچ‌کس نـسـروديم غير از او            پس شعر ما هجابه‌هجا مدح حیدر است

مدح تو صفحه‌صفحۀ دیوان ما شده‌ست

ترکـیـب‌بـنـد مـدح تو بی‌انتهـا شده‌ست

تو نه خدایی و نه بشر، چـیستی علی؟            لطـفـا خـودت بیا و بگـو کـیـستی علی

مـوضـوع مـنـبر هـمۀ واعـظـان شهـر            اثـبـات این شده که خـدا نـیـسـتی عـلی

با این که اختیار عوالم به دست توست            امـا نـمـاد سـاده‌تـریـن زیـسـتـی عـلـی

تـوحــیـد را دلایـل بـسـیـار لازم اسـت            هرچند که تو یک‌تـنـه کـافی‌سـتی علی

بی‌پرده با خدای خودت حرف می‌زنی            وقـتـی بـرای نـافـلـه مـی‌ایـسـتـی عـلی

نهج‌البلاغه خواندم و پرسیدم از خودم            تو نه خدایی و نه بشر، چیستی عـلی؟

ثـبـت است بـر جـریـدۀ تـاریـخ نـام تو

مبـهـوت مـانـده عـقـلِ همه در کلام تو

مست از شراب کوثر نهج‌البلاغه نیست            هرکس که پای منبر نهج‌البلاغه نیست

وقـتـی بـرای فــهـم کــلام خــدا، دری            آسان‌گـذرتـر از در نهـج‌البلاغه نیست

وقـتی که مـرتـضی و محـمـد بـرادرند            قـرآن مگـر بـرادر نهج‌البلاغه نیست؟

زیـبا نـمی‌شـود سـخـن هر خطیب اگر            آراسـتـه به زیـور نهـج‌الـبلاغـه نیـست

در کـارزار عـدل، صـدایی رسـاتر از            فـریادهای حـنجـر نهـج‌الـبـلاغه نیست

حق ماندنی‌تر است! که بعد از هزار سال            زخمی به روی پیکر نهج‌البلاغه نیست

زیبـنـدۀ عـلـی‌ست خـطاب «ولی» فقط

تنها علی‌ست با حق و حق با علی فقط

از مهد ذکر روی لبم تا لحـد عـلی‌ست            من حق‌پرست هستم و حق تا ابد علی‌ست

نـام عـلـی‌ست ذکـر دم و بـازدم هـنوز            یعنی که حرف هر دم ما بی‌عدد علی‌ست

ننگ است، ننگ، رو به کس دیگری زدن            وقتی که در جهان دم صاحب‌مدد علی‌ست

هرکس که با علی‌ست، ردیف است کار او            معیار در شناخت هر خوب و بد علی‌ست

در راه‌های سـخـت رسـیـدن به آسمان            با دیگران نباش که تنهـا بـلد عـلی‌ست

ای دل به هوش باش که با این همه گناه            تنها کسی که شافع ما می‌شود علی‌ست

شـکـر خـدا که زنـدگـی مـا هـدر نـشد

پای کسی به غیر عـلی عـمر سـر نشد

دنـیـا نـدارد عـاقـبـتـی جـز تـلـف شدن            غیر از غـلام کـوی امـیـر نجـف شدن

هرکس که با علی‌ست در اوج شرافت است            ای دل بکـوش در طلب با شـرف شدن

اجـداد ما مُـحـبّ عـلـی بـوده‌انـد و بس            یـارب روا مـدار به مـا نـاخـلـف شدن

گیرم هزار مرتبه دشمن حدیث ساخت            اما نـبـود حـدّ کـسی «لوکَـشَـف» شدن

گردن‌کشان قوم عـرب خـوب واقـفـنـد            مرگ است در نبرد به حیدر طرف شدن

پیـغـمـبر از غـدیـر به ما یاد داده است            باید به پای عشق علی جان‌به‌کف شدن

دریـا شدن کـمـال کـویـر است با عـلی

هر روز، روز عید غدیر است با علی

ما از الست مـست شدیم از خُـم غـدیر            پس نـام مـا رقـم زده شد مـردم غـدیـر

در بحـر بیـکـران ولایت شـناور است            هر دل که قطره‌ای شده در قلزم غدیر

کـامل‌ترین شریعـت توحید، شیعـه بود            وقـتـی که نازل آمده «أکـمَلـتُم» غـدیر

یک غافلی بس است که سر دربیاورد            از درّۀ سـقـیـفـه مـسـیــر گــم غــدیــر

چـشـم حـسـود اهل خـطا کور می‌شود            دودی اگـر به پـا شـود از هـیزم غدیر

هـرگـز اسـیـر مـمـلـکـت ری نمی‌شود            هرکس که خورد لقمه‌ای از گندم غدیر

بعد از غـدیـر هرچه در اشعار گفته‌ایم

از مـعـجـزات حـیـدر کـرار گـفـتـه‌ایـم

با این که از بیان علی عقل عاجز است            اما چه‌جای حرف، که بحرالمعاجز است

هر آیه از کـتـاب خـداونـد مدح اوست            این نکته در سـراسر آیـات بارز است

یل‌هـای کـارزار عـرب رام می‌شـونـد            هرجاکه ذکر او دم «هَل مِن مُبارِز؟» است

شوق «فَـمـَن یَـمـُت یَرَنی» گـفتن علی            حتی به روح قابض‌الارواح، قابض است

ایراد قافیه‌ست، ولی دست من که نیست            مدح امیر عـشـق در اشعار نافـذ است

هر شاعری برای علی شعر گفته است            شاهد مثال حرف من این شعر حافظ است

گیرم که در فنون ادب سخت ماهر است

هرکس که شعر گفته برای تو، شاعر است

ای دل غلام شاهِ جهان باش و شاه باش            پـیـوسـتـه در حـمـایت لـطـف الـه باش

آن‌را که دوستی علی نیست، کافر است            گو، زاهـد زمانه و گـو، شیخ راه باش

امـروز زنـده‌ام بـه ولای تـو یـا عــلـی            فـردا به روح پاک امـامـان گـواه باش

[صحن‌و سرای شاه نجف را شبانه‌روز]            از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش

"حافـظ" طریق بنـدگی شـاه پـیـشه کن            وآنگـاه در طـریق چو مردان راه باش

عـالم هـنوز بر سـر عـهدی‌ست باعلی

رمز ظهور حضرت مهدی‌‌ست یاعلی

نقد و بررسی